انجمن تخصصی علوم سیاسی

این وبلاگ مختص فعالیتهای تخصصی است.

انجمن تخصصی علوم سیاسی

این وبلاگ مختص فعالیتهای تخصصی است.

درباره ی اگزیستانسیالیسم

این مکتب توسط سارتر فیلسوف ، جامعه شناس و مرد ادب  ارائه شد...

این مکتب توسط سارتر فیلسوف ، جامعه شناس و مرد ادب  ارائه شد .به عقیده خود سارتر این مکتب نمی تواند  برای کسانی که میخواهند  از پذیرش مسئولیت فرار کنند مفید باشد .مکتب سارتر بر این اصل متکی است که همه اشیا عالم هستی ماهیتشان بر وجودشان مقدم است  بجز انسان که وجودش بر ماهیتش مقدم است
اگزیستانسیالیم معتقد است که تنها انسان بر خلاف تمام کائنات وجودش پیش از ماهیتش است .
مثلا  یک نقاش را در نظر بگیرید که می خواهد یک تابلو را بیآفریند تا او در کنار تابلوی سفیدش نشسته و رنگ و قلم و وسائل را در کنار دارد تابلوی او هنوز وجود ندارد ولی یک تابلوی هنری در اندیشه و احساس نقاش قبل از آن که بر روی پرده نقاشی ترسیم شود وجود یافته است .
آن چیست که قبل از این که وجود یافته باشد هست؟
این که میگوییم هست غیر از هست وجودی است . خود نقاشی وجود پیدا نکرده اما ماهیتش هست ولی واقعیت وجودیش نیست .
مکتب اگزیستانسیالیسم می گوید خداوند که جهان هستی را آفریده قبلا یک ماهیتی از کوه – دریا – درخت – رنگها و خلاصه از تمام آفرینش در ذهنش بوده و بعد بر اساس آن ماهیت خود آگاه یا ناخودآگاه دست به خلقت زده  جز انسان که بر خلاف تمام موجودات هستی است .
یعنی خدا یا طبیعت اول آن را ساخته ( برخی از اگزیستانسیالیست ها به وجود خدا معتقدند مثل یاس پس و برخی مثل سارتر معتقد نیستند ) یعنی اینکه انسان وجود پیدا کرده بدون این که صفت یا خصوصیتی در او نهفته باشد  از ان پس انسان موظف است که خود ماهیتش را بسازد .
این بدین معناست که چیزی به اسم سرنوشت و قضا و قدر وجود ندارد . کسی بر اراده آدمی تسلط ندارد
این مکتب بر خلاف مکتب های جبری مکتب اراده کامل است . پس از این که انسان متوجه این قضیه می شود  بر خلاف مکتب های جبری  احساس مسئولیت سنگین برای ساختن زندگی و آینده خود و حتی زندگی دیگران می کند .
سوال برای این مسئله این است که چه معیاری برای عمل خوب و بد وجود دارد ؟ اصولا خوبی ها و بدی ها با چه حکمی برای آدمی جا می افتد ؟ پاسخ سارتر این است که هر عملی که انسان دوست می دارد که انجام دهد و این عمل را برای دیگر افراد جامعه نیز می پسندد و میخواهد این عمل قانون شود این عمل پسندیده است و میتوان آن را انجام داد و در واقع  هنجار می شود . در نتیجه هر فردی در هر مرحله از زندگیش  فرد نیست بلکه مسئول جمع است . و در واقع هر کس در زندگی  عملی فردی و مجزا از انسان ها و جامعه انجام نمی دهد بلکه انسان قانون گذار همه انسانهاست .
در واقع خدا یا طبیعت انسان را خلق کرده و پیکر او ساخته شده و انسان با دست خود صفات و رنگهای انسانیش را به این پیکر اضافه میکند .
ایراد این مکتب در دو جهت است : اولا گاهی عقل عمومی برای قانونگذاری مناسب نیست ( مثلا در دوره جاهلیت پیش از اسلام دخترها را زنده به گور می کردند و دوست داشتند که این قضیه قانون باشد )
مسئله بعدی این است که ملاک پذیرش مسئولیت برای انسان چیست ؟ اگر ناظری وجود نداشته باشد  چه دلیلی وجود دارد که انسان برای قانونگذاری  و قبول مسئولیت برای بهتر ساختن خود تلاش کند .
در کل به نظر من این مکتب  نسبت به بسیاری از مکتب های مادی دیگر برتری دارد و حس مسئولیت پذیری را برای ساختن افزایش می دهد و این پدیده که وجود نداشتن ناظر از کیفیت عمل به مکتب می کاهد ممکن است مشکل این مکتب باشد ولی سوال این است که آیا تمام افرادی که مکتب الهی دارند به دستورالعمل های آن مکتب عمل میکنند ؟

برگرفته از کتاب اگزیستانسیالیسم و علم و اسکولاستیک جدید ( دکتر علی شریعتی )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد